چه کسانی در آینده سوریه سهم می‌خواهند و چرا؟

سرویس جهان-هشت ماه پس از فرار بشار اسد، سوریه به جای آن‌که به ثبات برسد، وارد مرحله‌ای پیچیده‌تر از رقابت برای قدرت شده است. از احمد الشرع، رئیس‌جمهور موقت با سابقه جهادی، گرفته تا نیروهای کرد که برای حفظ خودگردانی می‌جنگند، و اقلیت‌هایی که به دنبال بقای خود هستند، همه در حالی سهم خود را می‌طلبند که قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی هر یک با دستور کار خاص، آینده این کشور جنگ‌زده را به میدان نفوذ و منافع بدل کرده‌اند.

هشت ماه پس از فرار بشار اسد از دمشق، نبرد برای آینده سوریه نه‌تنها فروکش نکرده بلکه به مرحله‌ای پیچیده‌تر وارد شده است. احمد الشرع، رئیس‌جمهور موقت سوریه، که پیش‌تر رهبری گروه تندروی هیئت تحریر الشام (HTS) را بر عهده داشت، اکنون در کسوت یک دولتمرد عمل‌گرا ظاهر شده است. دولت او حدود ۷۰ درصد از خاک سوریه را در کنترل دارد، در حالی که نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) که عمدتاً تحت رهبری کردها هستند، حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد سرزمین و زیرساخت‌های نفتی کشور را در اختیار دارند.

اما فراتر از شعار «وحدت ملی»، واقعیت میدانی سوریه حاکی از رقابت میان سه نوع بازیگر است: نیروهای داخلی با چشم‌اندازهای متفاوت، اقلیت‌هایی که به دنبال تضمین بقای خود هستند، و قدرت‌های خارجی که با اهداف متضاد در سوریه مداخله می‌کنند.

بازی درونی قدرت در سوریه

احمد الشرع چه می‌خواهد؟

رئیس‌جمهور موقت سوریه خواهان دولتی متمرکز در دمشق است؛ دولتی که مشروعیت بین‌المللی داشته باشد و بتواند به ۴۰۰ میلیون دلار از دارایی‌های بلوکه‌شده دسترسی پیدا کند. در عین حال، او نیازمند ثبات داخلی برای جذب کمک‌های خارجی جهت بازسازی کشوری است که به حداقل ۲۵۰ تا ۵۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز دارد.

چرا؟

دولت الشرع فاقد نیروی نظامی آموزش‌دیده و منظم است؛ از این رو او خواستار ادغام نیروهای SDF در ارتش سوریه تحت فرمان خود است. در عین حال، به دلیل سابقه تندروی اسلامی او، اقلیت‌ها نسبت به وعده‌هایش بی‌اعتمادند، به‌ویژه پس از خشونت‌های فرقه‌ای در مارس که بیش از ۱۵۰۰ علوی قربانی شدند.

نیروهای دموکراتیک سوریه چه می‌خواهند؟

SDF به دنبال حفظ ساختار خودگردانی موجود در شمال و شرق سوریه است که تحت عنوان «اداره خودگردان دموکراتیک» (DAANES) شناخته می‌شود. این مدل حکمرانی بر پایه سکولاریسم، تنوع قومی-مذهبی، و مشارکت ۴۰ درصدی زنان بنا شده است.

چرا؟

این نیروها، که ۱۱ هزار کشته در جنگ با داعش داده‌اند، خودگردانی را به‌مثابه سپری در برابر حملات ترکیه، اسلام‌گرایان تندرو و سلطه‌جویی اکثریت عرب می‌دانند. تجربه خیانت‌های مکرر از سوی قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی، سبب شده که کردها خواهان تضمین‌های قانونی و بین‌المللی برای ساختار خودگردان خود باشند.

اقلیت‌های مذهبی چه می‌خواهند؟

دروزی‌ها در سویداء به دنبال خودمختاری با ضمانت‌های خارجی هستند؛ اخیراً نیز تماس‌هایی با اسرائیل داشته‌اند.

علویان خواهان تضمین‌های امنیتی‌اند و برخی به روسیه برای محافظت نظامی در سواحل پناه آورده‌اند.

مسیحیان نیز با وجود داشتن یک وزیر در دولت الشرع، همچنان به آینده بدبین‌اند و مهاجرت نسل جوان ادامه دارد.

چرا؟

تجربه تلخ خشونت‌های فرقه‌ای و ترس از بازگشت حکومت‌های سلفی‌گرا سبب شده این اقلیت‌ها ترجیح دهند در سوریایی تکه‌تکه اما کمتر متمرکز زندگی کنند، تا اینکه تحت سلطه ساختاری یک‌دست با پیشینه جهادی قرار بگیرند.

شبکه پیچیده قدرت‌های خارجی

ایالات متحده آمریکا

چه می‌خواهد؟ انتقال مدیریت‌شده قدرت در سوریه و حفظ اهرم فشار علیه برخی کشورها.

چرا؟ با هدف کاهش حضور نظامی و تمرکز بر تهدید داعش و نفوذ تهران، آمریکا در حال کوچک‌سازی پایگاه‌های خود در سوریه است. قرارداد نفتی ۷ میلیارد دلاری آمریکا با ترکیه و قطر نشان‌دهنده منافع اقتصادی در ثبات نسبی است.

ترکیه

چه می‌خواهد؟ حذف کامل خودگردانی کردها و انحلال SDF.

چرا؟ دولت اردوغان، حتی پس از خلع سلاح پ.ک.ک، همچنان YPG و YPJ را تهدیدی امنیتی برای ترکیه می‌داند. حضور هزاران نیروی ترکیه‌ای در شمال سوریه و توافق‌نامه‌های امنیتی پیشنهادی با دمشق نشان‌دهنده تلاش برای مهار نفوذ کردها است.

فرانسه

چه می‌خواهد؟ گذار فراگیر با تمرکز بر حقوق اقلیت‌ها، به‌ویژه مسیحیان.

چرا؟ برای جلوگیری از موج جدید مهاجرت و کاهش فشار سیاسی ناشی از آن در داخل، پاریس به دنبال تضمین حقوق اقلیت‌هاست و از طریق کمک‌های بشردوستانه و نفوذ دیپلماتیک، به دنبال نقشی فعال در بازسازی سوریه است

بریتانیا

چه می‌خواهد؟ ثبات و امنیت با حمایت از الشرع، علی‌رغم سوابق او.

چرا؟ لندن نگران بازگشت افراط‌گرایی در سوریه و هزینه‌های احتمالی مبارزه با تروریسم در داخل است. از این رو، با بازگشایی سفارت خود در دمشق پس از ۱۴ سال، تلاش دارد با دولت جدید همکاری کند

روسیه

چه می‌خواهد؟ حفظ پایگاه‌های نظامی و نفوذ منطقه‌ای.

چرا؟ پایگاه‌های طرطوس و حمیمیم برای مسکو حیاتی‌اند و میلیاردها دلار هزینه‌های نظامی را کاهش می‌دهند. روسیه حاضر است با هر دولتی که ثبات ایجاد کند، همکاری کند

اسرائیل.

چه می‌خواهد؟ سوریه‌ای تضعیف‌شده که

 نتواند تهدیدی امنیتی ایجاد کند.

چرا؟ ارتفاعات جولان از نظر راهبردی حیاتی است. اسرائیل با بیش از ۱۲۰ حمله هوایی در سال ۲۰۲۵، مانع احیای توان نظامی دمشق شده و دروزی‌ها را به‌عنوان ابزار نفوذ به رسمیت شناخته است.

عربستان سعودی

چه می‌خواهد؟ حمایت از دولت سنی جدید برای مهار نفوذ برخی کشورها در سوریه.

چرا؟ با تعهد ۶.۴ میلیارد دلاری در پروژه‌های بازسازی، ریاض به دنبال تثبیت مرزها و حذف نفوذ تهران از دمشق است. هدف بلندمدت نیز تأمین امنیت لازم برای اجرای چشم‌انداز ۲۰۳۰ محمد بن سلمان است.

قطر

چه می‌خواهد؟ مشارکت در بازسازی از طریق سرمایه‌گذاری‌های انرژی.

چرا؟ توافق نفتی ماه مه ۲۰۲۵ نشانه‌ای از تلاش دوحه برای کسب نفوذ اقتصادی در برابر رقباست.

امارات متحده عربی

چه می‌خواهد؟ اتصال سوریه به زنجیره‌های تجاری منطقه‌ای.

چرا؟ با انعقاد قرارداد ۸۰۰ میلیون دلاری بندر، امارات به دنبال تثبیت جایگاه خود به‌عنوان شاه‌راه تجاری منطقه است.

چین

چه می‌خواهد؟ مشارکت بلندمدت در بازسازی بدون دخالت مستقیم در درگیری‌ها.

چرا؟ سوریه در طرح «کمربند و جاده» چین جایگاه مهمی دارد. پکن با رعایت اصل بی‌طرفی، آماده همکاری با همه طرف‌ها برای تصاحب پروژه‌های بزرگ بازسازی است.

بهای آشفتگی 

اقتصاد سوریه از سال ۲۰۱۱ تاکنون ۸۷ درصد کوچک شده و ۹۰ درصد مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند. بیش از نیم میلیون کشته و ۱۳ میلیون آواره، نماد بهایی است که مردم سوریه برای رقابت بازیگران داخلی و خارجی می‌پردازند. درحالی‌که قدرت‌ها برای نفوذ، منافع اقتصادی یا ملاحظات امنیتی رقابت می‌کنند، رفاه و امنیت مردم سوریه جایی در محاسبات اصلی هیچ‌کدام از این بازیگران ندارد.

منبع: مجله فوربز

کد خبر 2787141

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha